• فیس بوک
  • pinterest
  • sns011
  • توییتر
  • dvbv (2)
  • dvbv (1)

طرح آموزش راه رفتن به کمک ربات برای بیماران در دوره بهبودی پس از سکته مغزی: کارآزمایی تصادفی شده و کنترل شده یک سو کور

Biomed Res Int.2021;2021: 5820304.
منتشر شده آنلاین 29 اوت 2021. doi:10.1155/2021/5820304
PMCID: PMC8419501

طرح آموزش راه رفتن به کمک ربات برای بیماران در دوره بهبودی پس از سکته مغزی: کارآزمایی تصادفی شده و کنترل شده یک سو کور

زمینه

اختلال راه رفتن در اکثر بیماران پس از سکته مغزی وجود دارد.شواهد مربوط به آموزش راه رفتن در دو هفته در تنظیمات محدود به منابع کمیاب است.این مطالعه به منظور بررسی اثرات یک برنامه آموزشی راه رفتن با کمک ربات کوتاه مدت برای بیماران مبتلا به سکته مغزی انجام شد.

مواد و روش ها

85 بیمار به طور تصادفی در یکی از دو گروه درمانی قرار گرفتند که 31 بیمار قبل از درمان قطع شده بودند.برنامه آموزشی شامل 14 جلسه 2 ساعته، به مدت 2 هفته متوالی بود.بیماران اختصاص داده شده به گروه آموزش راه رفتن به کمک ربات با استفاده از سیستم آموزش و ارزیابی راه رفتن A3 از NX (گروه RT،n= 27).گروه دیگری از بیماران به گروه تمرین راه رفتن روی زمین معمولی (گروه PT،n= 27).اندازه‌گیری‌های پیامد با استفاده از تجزیه و تحلیل راه رفتن پارامتر زمان-فضا، ارزیابی فوگل-مایر (FMA) و آزمون زمان‌بندی و رفتن (TUG) مورد ارزیابی قرار گرفت.

نتایج

در تجزیه و تحلیل پارامترهای زمان-فضای راه رفتن، دو گروه هیچ تغییر قابل توجهی در پارامترهای زمانی از خود نشان ندادند، اما گروه RT تأثیر قابل‌توجهی بر تغییرات پارامترهای فضا (طول گام، سرعت راه رفتن، و زاویه انگشت پا،P< 0.05).پس از تمرین، نمرات FMA (68/2 ± 22/20) در گروه PT و نمرات FMA (6/4 ± 89/25) در گروه RT معنی دار بود.در آزمون Timed Up and Go، نمرات FMA گروه PT (95/3 ± 43/22) معنی‌دار بود، در حالی که در گروه RT (92/4 ± 31/21) معنی‌دار نبود.مقایسه بین گروه ها تفاوت معنی داری را نشان نداد.

نتیجه

هر دو گروه RT و گروه PT می توانند تا حدی توانایی راه رفتن بیماران سکته مغزی را در عرض 2 هفته بهبود بخشند.

1. معرفی

سکته مغزی عامل اصلی ناتوانی است.مطالعات قبلی گزارش کرده اند که 3 ماه پس از شروع، یک سوم بیماران زنده مانده وابسته به صندلی چرخدار باقی می مانند و سرعت راه رفتن و استقامت در حدود 80 درصد بیماران سرپایی به طور قابل توجهی کاهش می یابد.13].بنابراین، برای کمک به بازگشت بعدی بیماران به جامعه، بازیابی عملکرد راه رفتن هدف اصلی توانبخشی زودهنگام است.4].

تا به امروز، مؤثرترین گزینه‌های درمانی (تکرار و مدت) برای بهبود راه رفتن در اوایل سکته مغزی، و همچنین بهبود ظاهری و مدت زمان، هنوز موضوع بحث است.5].از یک طرف، مشاهده شده است که روش‌های تکراری تکلیف خاص با شدت راه رفتن بیشتر می‌تواند به بهبود بیشتر در راه رفتن بیماران سکته مغزی منجر شود.6].به طور خاص، گزارش شده است که افرادی که ترکیبی از تمرین راه رفتن با کمک الکتریکی و فیزیوتراپی پس از سکته مغزی دریافت کرده‌اند، نسبت به افرادی که فقط تمرین راه رفتن منظم را دریافت کرده‌اند، بهبود بیشتری نشان داده‌اند، به‌ویژه در 3 ماه اول پس از سکته مغزی، و احتمال بیشتری برای رسیدن به این هدف وجود دارد. پیاده روی مستقل [7].از سوی دیگر، برای شرکت کنندگان سکته مغزی تحت حاد با اختلال راه رفتن متوسط ​​تا شدید، انواع مداخلات آموزش راه رفتن مرسوم موثرتر از آموزش راه رفتن به کمک ربات گزارش شده است.8،9].علاوه بر این، شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد عملکرد راه رفتن بدون توجه به اینکه آیا تمرین پیاده‌روی از تمرین راه رفتن رباتیک استفاده می‌کند یا ورزش روی زمین، بهبود می‌یابد.10].

از پایان سال 2019، طبق سیاست های بیمه پزشکی داخلی و محلی چین، در اکثر نقاط چین، در صورت استفاده از بیمه درمانی برای بازپرداخت هزینه های بستری، بیماران سکته مغزی تنها به مدت 2 هفته می توانند در بیمارستان بستری شوند.از آنجایی که 4 هفته بستری مرسوم در بیمارستان به 2 هفته کاهش یافته است، توسعه روش‌های توانبخشی دقیق‌تر و مؤثرتر برای بیماران سکته مغزی اولیه مهم است.برای بررسی این موضوع، ما اثرات یک برنامه درمانی اولیه شامل آموزش راه رفتن رباتیک (RT) را با آموزش راه رفتن روی زمین معمولی (PT) مقایسه کردیم تا سودمندترین برنامه درمانی برای بهبود راه رفتن را تعیین کنیم.

این یک کارآزمایی تصادفی کنترل شده تک مرکزی، تک سوکور بود.این مطالعه توسط اولین بیمارستان وابسته دانشگاه علم و صنعت چین (IRB، هیئت بررسی نهادی) (شماره 2020-KY627) تأیید شد.معیارهای ورود به شرح زیر بود: اولین سکته مغزی شریان مغزی میانی (مستند شده توسط اسکن توموگرافی کامپیوتری یا تصویربرداری رزونانس مغناطیسی).زمان شروع سکته مغزی کمتر از 12 هفته؛مرحله برونستروم عملکرد اندام تحتانی که از مرحله III تا مرحله IV بود.ارزیابی شناختی مونترال (MoCA) امتیاز ≥ 26، قادر به همکاری با تکمیل آموزش توانبخشی و قادر به بیان واضح احساسات در مورد آموزش است.11]؛35-75 سال، مرد یا زن؛و موافقت برای شرکت در کارآزمایی بالینی، با ارائه رضایت آگاهانه کتبی.

معیارهای خروج از مطالعه به شرح زیر بود: حمله ایسکمیک گذرا.ضایعات قبلی مغز، صرف نظر از علت؛وجود غفلت با استفاده از تست بلز ارزیابی شد (تفاوت پنج زنگ از 35 زنگ حذف شده بین سمت راست و چپ نشان دهنده غفلت نیم فضایی است) [12،13]؛آفازیمعاینه عصبی برای ارزیابی وجود اختلال حسی جسمی مرتبط بالینی؛اسپاستیسیته شدیدی که اندام تحتانی را تحت تأثیر قرار می دهد (نمره مقیاس اصلاح شده اشورث بیشتر از 2)؛معاینه بالینی برای ارزیابی وجود آپراکسی حرکتی اندام تحتانی (با خطاهای حرکتی انواع حرکت اندام که با استفاده از معیارهای زیر طبقه بندی می شوند: حرکات ناهنجار در غیاب حرکات اساسی و نقص حسی، آتاکسی و تون ماهیچه طبیعی).جداسازی خودکار غیر ارادی؛تغییرات اسکلتی اندام تحتانی، بدشکلی ها، ناهنجاری های آناتومیکی و اختلالات مفصلی با علل مختلف.عفونت پوستی موضعی یا آسیب زیر مفصل ران اندام تحتانی؛بیماران مبتلا به صرع که وضعیت آنها به طور موثر کنترل نشده بود.ترکیبی از سایر بیماری های سیستمیک جدی، مانند اختلال عملکرد قلبی ریوی شدید؛شرکت در سایر کارآزمایی‌های بالینی ظرف 1 ماه قبل از کارآزمایی؛و عدم امضای رضایت آگاهانههمه آزمودنی‌ها داوطلب بودند و همگی رضایت آگاهانه کتبی را برای شرکت در مطالعه ارائه کردند، که طبق اعلامیه هلسینکی و تأیید کمیته اخلاق اولین بیمارستان وابسته به دانشگاه علم و صنعت چین انجام شد.

قبل از آزمون، شرکت کنندگان واجد شرایط را به طور تصادفی به دو گروه تقسیم کردیم.ما بیماران را بر اساس طرح تصادفی سازی محدود تولید شده توسط نرم افزار به یکی از دو گروه درمانی اختصاص دادیم.محققانی که تشخیص دادند آیا بیمار واجد شرایط ورود به کارآزمایی است یا خیر، نمی‌دانستند که بیمار در هنگام تصمیم‌گیری در کدام گروه (تکلیف پنهان) قرار می‌گیرد.محقق دیگری تخصیص صحیح بیماران را بر اساس جدول تصادفی بررسی کرد.علاوه بر درمان های موجود در پروتکل مطالعه، دو گروه از بیماران هر روز 0.5 ساعت فیزیوتراپی معمولی دریافت کردند و هیچ نوع توانبخشی دیگری انجام نشد.

2. روش ها

2.1.طراحی مطالعه

این یک کارآزمایی تصادفی کنترل شده تک مرکزی، تک سوکور بود.این مطالعه توسط اولین بیمارستان وابسته دانشگاه علم و صنعت چین (IRB، هیئت بررسی نهادی) (شماره 2020-KY627) تأیید شد.معیارهای ورود به شرح زیر بود: اولین سکته مغزی شریان مغزی میانی (مستند شده توسط اسکن توموگرافی کامپیوتری یا تصویربرداری رزونانس مغناطیسی).زمان شروع سکته مغزی کمتر از 12 هفته؛مرحله برونستروم عملکرد اندام تحتانی که از مرحله III تا مرحله IV بود.ارزیابی شناختی مونترال (MoCA) امتیاز ≥ 26، قادر به همکاری با تکمیل آموزش توانبخشی و قادر به بیان واضح احساسات در مورد آموزش است.11]؛35-75 سال، مرد یا زن؛و موافقت برای شرکت در کارآزمایی بالینی، با ارائه رضایت آگاهانه کتبی.

معیارهای خروج از مطالعه به شرح زیر بود: حمله ایسکمیک گذرا.ضایعات قبلی مغز، صرف نظر از علت؛وجود غفلت با استفاده از تست بلز ارزیابی شد (تفاوت پنج زنگ از 35 زنگ حذف شده بین سمت راست و چپ نشان دهنده غفلت نیم فضایی است) [12،13]؛آفازیمعاینه عصبی برای ارزیابی وجود اختلال حسی جسمی مرتبط بالینی؛اسپاستیسیته شدیدی که اندام تحتانی را تحت تأثیر قرار می دهد (نمره مقیاس اصلاح شده اشورث بیشتر از 2)؛معاینه بالینی برای ارزیابی وجود آپراکسی حرکتی اندام تحتانی (با خطاهای حرکتی انواع حرکت اندام که با استفاده از معیارهای زیر طبقه بندی می شوند: حرکات ناهنجار در غیاب حرکات اساسی و نقص حسی، آتاکسی و تون ماهیچه طبیعی).جداسازی خودکار غیر ارادی؛تغییرات اسکلتی اندام تحتانی، بدشکلی ها، ناهنجاری های آناتومیکی و اختلالات مفصلی با علل مختلف.عفونت پوستی موضعی یا آسیب زیر مفصل ران اندام تحتانی؛بیماران مبتلا به صرع که وضعیت آنها به طور موثر کنترل نشده بود.ترکیبی از سایر بیماری های سیستمیک جدی، مانند اختلال عملکرد قلبی ریوی شدید؛شرکت در سایر کارآزمایی‌های بالینی ظرف 1 ماه قبل از کارآزمایی؛و عدم امضای رضایت آگاهانههمه آزمودنی‌ها داوطلب بودند و همگی رضایت آگاهانه کتبی را برای شرکت در مطالعه ارائه کردند، که طبق اعلامیه هلسینکی و تأیید کمیته اخلاق اولین بیمارستان وابسته به دانشگاه علم و صنعت چین انجام شد.

قبل از آزمون، شرکت کنندگان واجد شرایط را به طور تصادفی به دو گروه تقسیم کردیم.ما بیماران را بر اساس طرح تصادفی سازی محدود تولید شده توسط نرم افزار به یکی از دو گروه درمانی اختصاص دادیم.محققانی که تشخیص دادند آیا بیمار واجد شرایط ورود به کارآزمایی است یا خیر، نمی‌دانستند که بیمار در هنگام تصمیم‌گیری در کدام گروه (تکلیف پنهان) قرار می‌گیرد.محقق دیگری تخصیص صحیح بیماران را بر اساس جدول تصادفی بررسی کرد.علاوه بر درمان های موجود در پروتکل مطالعه، دو گروه از بیماران هر روز 0.5 ساعت فیزیوتراپی معمولی دریافت کردند و هیچ نوع توانبخشی دیگری انجام نشد.

 

2.1.1.گروه RT

بیماران اختصاص داده شده به این گروه تحت آموزش راه رفتن از طریق سیستم آموزش راه رفتن و ارزیابی A3 (NX، چین) قرار گرفتند که یک ربات راه رفتن الکترومکانیکی است که آموزش راه رفتن با شدت بالا و کار خاص را ارائه می دهد.تمرینات ورزشی خودکار روی تردمیل انجام شد.بیمارانی که در ارزیابی شرکت نکردند تحت درمان تحت نظارت با سرعت تنظیم شده تردمیل و پشتیبانی وزن قرار گرفتند.این سیستم شامل سیستم‌های کاهش وزن پویا و ثابت است که می‌توانند تغییرات مرکز ثقل واقعی را هنگام راه رفتن شبیه‌سازی کنند.با بهبود عملکرد، سطوح حمایت از وزن، سرعت تردمیل و نیروی هدایت همگی برای حفظ سمت ضعیف عضلات بازکننده زانو در حالت ایستاده تنظیم می‌شوند.سطح حمایت وزن به تدریج از 50% به 0% کاهش می یابد و نیروی هدایت کننده از 100% به 10% کاهش می یابد (با کاهش نیروی هدایتی که در هر دو مرحله ایستاده و چرخشی استفاده می شود، بیمار مجبور به استفاده از آن می شود. عضلات لگن و زانو برای شرکت فعال تر در روند راه رفتن) [14،15].علاوه بر این، با توجه به تحمل هر بیمار، سرعت تردمیل (از 1.2 کیلومتر در ساعت) 0.2 به 0.4 کیلومتر در ساعت در هر دوره درمان افزایش می یابد، تا 2.6 کیلومتر در ساعت.مدت زمان موثر برای هر RT 50 دقیقه بود.

 

2.1.2.گروه پی تی

تمرین راه رفتن روی زمین معمولی بر اساس تکنیک‌های درمانی رشد عصبی سنتی است.این درمان شامل تمرین تعادل نشسته-ایستاده، انتقال فعال، نشستن-ایستادن و تمرینات فشرده برای بیماران مبتلا به اختلالات حسی-حرکتی بود.با بهبود عملکرد بدنی، تمرینات بیماران از جمله تمرین تعادل پویا در حالت ایستاده بیشتر شد و در نهایت به تمرین راه رفتن عملکردی تبدیل شد و در عین حال به انجام تمرینات فشرده ادامه داد.16].

بیماران برای تمرین راه رفتن روی زمین (زمان موثر 50 دقیقه در هر درس) با هدف بهبود کنترل وضعیت بدن در حین راه رفتن، انتقال وزن، فاز ایستادن، ثبات فاز چرخش آزاد، تماس کامل پاشنه و حالت راه رفتن به این گروه اختصاص داده شدند.همان درمانگر آموزش دیده تمام بیماران این گروه را درمان کرد و اجرای هر تمرین را مطابق با مهارت های بیمار (یعنی توانایی شرکت به شیوه ای پیشرونده و فعال تر در حین راه رفتن) و شدت تحمل استاندارد کرد، همانطور که قبلا برای گروه RT توضیح داده شد.

2.2.رویه ها

همه شرکت کنندگان تحت یک برنامه آموزشی متشکل از یک دوره 2 ساعته (شامل دوره استراحت) هر روز به مدت 14 روز متوالی قرار گرفتند.هر جلسه تمرینی شامل دو دوره تمرینی 50 دقیقه‌ای بود که بین آنها یک دوره استراحت 20 دقیقه‌ای وجود داشت.بیماران در ابتدا و بعد از 1 هفته و 2 هفته (نقطه پایانی اولیه) مورد ارزیابی قرار گرفتند.همان ارزیاب از تکلیف گروهی آگاهی نداشت و همه بیماران را ارزیابی کرد.ما اثربخشی روش کور کردن را با درخواست از ارزیاب برای حدس زدن دقیق آزمایش کردیم.

2.3.عواقب

نتایج اصلی نمرات FMA و نمرات آزمون TUG قبل و بعد از تمرین بود.تجزیه و تحلیل راه رفتن پارامتر زمان-فضا نیز با استفاده از یک سیستم ارزیابی عملکرد تعادل (مدل: AL-080، شرکت فناوری هوشمند Anhui Aili، آنهویی، چین) انجام شد.17]، شامل زمان گام (s)، زمان فاز تک ایستادن (s)، زمان فاز دوگانه (s)، زمان فاز نوسان (s)، زمان فاز ایستادن (s)، طول گام (سانتی متر)، سرعت راه رفتن (m/ s)، آهنگ (گام در دقیقه)، عرض راه رفتن (سانتی متر)، و زاویه انگشت پا (درجه).

در این مطالعه می توان از نسبت تقارن بین پارامترهای فضا/زمان دو طرفه برای شناسایی آسان درجه تقارن بین سمت آسیب دیده و سمت کمتر آسیب دیده استفاده کرد.فرمول نسبت تقارن به دست آمده از نسبت تقارن به صورت زیر است [18]:

نسبت تقارن = طرف متاثر (مقدار پارامتر) طرف آسیب دیده کمتر (مقدار پارامتر).
(1)

 

وقتی طرف آسیب دیده با طرف کمتر آسیب دیده متقارن باشد، نتیجه نسبت تقارن 1 است. وقتی نسبت تقارن بیشتر از 1 باشد، توزیع پارامتر مربوط به طرف آسیب دیده نسبتاً زیاد است.وقتی نسبت تقارن کمتر از 1 باشد، توزیع پارامتر مربوط به سمت کمتر آسیب دیده بیشتر است.

2.4.تحلیل آماری

برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار تحلیل آماری SPSS 18.0 استفاده شد.برای ارزیابی فرض نرمال بودن از آزمون کولموگروف اسمیرنوف استفاده شد.ویژگی های شرکت کنندگان در هر گروه با استفاده از روش مستقل مورد آزمون قرار گرفتt-تست برای متغیرهای توزیع شده نرمال و من ویتنیUآزمون های متغیرهای غیرعادی توزیع شدهبرای مقایسه تغییرات قبل و بعد از درمان بین دو گروه از آزمون رتبه علامت دار ویلکاکسون استفاده شد.Pمقادیر کمتر از 0.05 برای نشان دادن معناداری آماری در نظر گرفته شد.

3. نتایج

از آوریل 2020 تا دسامبر 2020، در مجموع 85 داوطلب که دارای معیارهای واجد شرایط بودن با سکته مغزی مزمن بودند برای شرکت در آزمایش ثبت نام کردند.آنها به طور تصادفی در گروه PT (n= 40) و گروه RT (n= 45).31 بیمار مداخله تعیین شده (ترک قبل از درمان) را دریافت نکردند و به دلایل شخصی مختلف و محدودیت های شرایط غربالگری بالینی نتوانستند درمان شوند.در پایان، 54 شرکت کننده که معیارهای واجد شرایط بودن را داشتند در آموزش شرکت کردند (گروه PT،n= 27;گروه RT،n= 27).یک نمودار جریان مخلوط که طرح تحقیق را به تصویر می‌کشد در نشان داده شده استشکل 1.هیچ عارضه جانبی جدی یا خطرات عمده ای گزارش نشده است.

یک فایل خارجی که دارای یک تصویر، تصویر و غیره است.نام شی BMRI2021-5820304.001.jpg است

نمودار جریان همسر مطالعه.

3.1.پایه

در ارزیابی پایه، تفاوت معنی داری بین دو گروه از نظر سن مشاهده نشد.P= 0.14)، زمان شروع سکته مغزی (P= 0.47)، امتیازات FMA (P= 0.06)، و نمرات TUG (P= 0.17).مشخصات دموگرافیک و بالینی بیماران در جداول نشان داده شده استجداول 11وو 22.

میز 1

ویژگی های پایه بیماران.

  RT (n= 27) PT (n= 27)
سن (SD، محدوده) 57.89 (10.08) 52.11 (5.49)
هفته های پس از سکته (SD، محدوده) 7.00 (2.12) 7.89 (2.57)
جنسیت (M/F) 18/9 12/15
سمت سکته مغزی (L/R) 12/15 18/9
نوع سکته مغزی (ایسکمیک/هموراژیک) 15/12 18/9

RT: آموزش راه رفتن به کمک ربات.PT: فیزیوتراپیخلاصه مقادیر میانگین (SD) برای متغیرهای جمعیت شناختی و اقدامات بالینی برای گروه های RT و PT.

جدول 2

تغییرات در پیامدهای اولیه و ثانویه در 2 هفته.

  PT (n= 27)
میانگین (SD)
RT (n= 27)
میانگین (SD)
بین گروه ها
قبل پست P قبل پست P P
FMA 17.0 (2.12) 20.22 (2.68) <0.01 21.3 (5.34) 25.89 (4.60) 0.02 0.26
یدک کش 26.8 (5.09) 22.43 (3.95) <0.01 23.4 (6.17) 21.31 (4.92) 0.28 0.97
پارامترهای زمان
زمان گام برداشتن 1.75 (0.41) 1.81 (0.42) 0.48 1.84 (0.37) 2.27 (1.19) 0.37 0.90
تک موضع 0.60 (0.12) 0.65 (0.17) 0.40 0.66 (0.09) 0.94 (0.69) 0.14 0.63
موضع دوگانه 0.33 (0.13) 0.36 (0.13) 0.16 0.37 (0.15) 0.40 (0.33) 0.44 0.15
فاز نوسان 0.60 (0.12) 0.65 (0.17) 0.40 0.66 (0.09) 0.94 (0.69) 0.14 0.63
مرحله موضع گیری 1.14 (0.33) 1.16 (0.29) 0.37 1.14 (0.28) 1.39 (0.72) 0.29 0.90
پارامترهای فضایی
طول گام 122.42 (33.09) 119.49 (30.98) 0.59 102.35 (46.14) 91.74 (39.05) 0.03 0.48
سرعت راه رفتن 74.37 (30.10) 71.04 (32.90) 0.31 61.58 (36.55) 54.69 (37.31) 0.03 0.63
آهنگ و ریتم 57.53 (14.33) 55.17 (13.55) 0.44 50.29 (12.00) 53.04 (16.90) 0.44 0.12
عرض راه رفتن 30.49 (7.97) 33.51 (8.31) 0.02 29.92 (7.02) 33.33 (8.90) 0.21 0.57
زاویه انگشت پا 12.86 (5.79) 11.57 (6.50) 0.31 11.53 (9.05) 18.89 (12.02) 0.01 0.00

خلاصه مقادیر میانگین (SD) برای تغییرات (پست، قبل) در متغیرهای پیامد اولیه و ثانویه برای گروه‌های RT و PT.

3.2.نتیجه

بنابراین، تجزیه و تحلیل نهایی شامل 54 بیمار بود: 27 در گروه RT و 27 در گروه PT.سن، هفته‌های پس از سکته، جنس، سمت سکته مغزی و نوع سکته بین دو گروه تفاوت معنی‌داری نداشتند (نگاه کنید بهمیز 1).ما بهبود را با محاسبه تفاوت بین نمرات پایه و 2 هفته هر گروه اندازه‌گیری کردیم.از آنجایی که داده ها به طور معمول توزیع نشده بودند، Mann-WhitneyUبرای مقایسه اندازه گیری های پایه و پس از تمرین بین دو گروه از آزمون استفاده شد.هیچ تفاوت معنی داری بین گروه ها در اندازه گیری پیامد قبل از درمان وجود نداشت.

پس از 14 جلسه تمرینی، هر دو گروه حداقل در یک اندازه گیری پیامد بهبود قابل توجهی نشان دادند.علاوه بر این، گروه PT بهبود عملکرد قابل توجهی بیشتری را نشان داد (نگاه کنید بهجدول 2).در مورد نمرات FMA و TUG، مقایسه نمرات قبل و بعد از 2 هفته تمرین تفاوت معنی داری را در گروه PT نشان داد.P< 0.01) (نگاه کنید بهجدول 2و تفاوت های قابل توجه در گروه RT (FMA،P= 0.02)، اما نتایج TUG (P= 0.28) هیچ تفاوتی نشان نداد.مقایسه بین گروه ها نشان داد که تفاوت معنی داری بین دو گروه در نمرات FMA وجود ندارد.P= 0.26) یا نمرات TUG (P= 0.97).

با توجه به تحلیل راه رفتن پارامتر زمان، در مقایسه درون گروهی، قبل و بعد از هر قسمت از طرف دو گروه درگیر، تفاوت معنی‌داری وجود نداشت.P> 0.05).در مقایسه درون گروهی فاز نوسان مقابل، گروه RT از نظر آماری معنی دار بود (P= 0.01).در تقارن دو طرف اندام تحتانی قبل و بعد از دو هفته تمرین در دوره ایستادن و نوسان، گروه RT در تحلیل درون گروهی از نظر آماری معنی‌دار بود.P= 0.04).علاوه بر این، فاز ایستادن، فاز نوسان و نسبت تقارن سمت کمتر آسیب‌دیده و سمت آسیب‌دیده در داخل و بین گروه‌ها معنی‌دار نبود.P> 0.05) (نگاه کنید بهشکل 2).

یک فایل خارجی که دارای یک تصویر، تصویر و غیره است.نام شی BMRI2021-5820304.002.jpg است

نوار خالی نشان دهنده گروه PT، نوار مورب نشان دهنده گروه RT، نوار روشن نشان دهنده قبل از درمان، و نوار تیره نشان دهنده پس از درمان است.∗P< 0.05

با توجه به تجزیه و تحلیل پارامتر فضا، قبل و بعد از 2 هفته تمرین، تفاوت معنی داری در عرض راه رفتن در سمت آسیب دیده وجود داشت.P= 0.02) در گروه PT.در گروه RT، سمت آسیب دیده تفاوت قابل توجهی در سرعت راه رفتن نشان داد (P= 0.03)، زاویه انگشت پا (P= 0.01) و طول گام (P= 0.03).با این حال، پس از 14 روز تمرین، دو گروه هیچ بهبود قابل توجهی در آهنگ نشان ندادند.به جز تفاوت آماری معنی دار در زاویه انگشت بیرونی (P002/0 =)، در مقایسه بین گروه ها تفاوت معنی داری مشاهده نشد.

4. بحث

هدف اصلی این کارآزمایی تصادفی‌سازی و کنترل‌شده، مقایسه اثرات آموزش راه رفتن به کمک ربات (گروه RT) و تمرین راه رفتن زمینی معمولی (گروه PT) برای بیماران مبتلا به سکته مغزی زودرس با اختلال راه رفتن بود.یافته‌های فعلی نشان داد که در مقایسه با تمرین راه رفتن زمینی معمولی (گروه PT)، تمرین راه رفتن با ربات A3 با استفاده از NX چندین مزیت کلیدی برای بهبود عملکرد حرکتی دارد.

چندین مطالعه قبلی گزارش کرده اند که تمرین راه رفتن رباتیک همراه با فیزیوتراپی پس از سکته احتمال دستیابی به راه رفتن مستقل را در مقایسه با تمرین راه رفتن بدون این دستگاه ها افزایش می دهد و افرادی که این مداخله را در 2 ماه اول پس از سکته دریافت می کردند و افرادی که نمی توانستند راه بروند پیدا شدند. بیشترین سود را [19،20].فرضیه اولیه ما این بود که تمرین راه رفتن به کمک ربات، با ارائه الگوهای دقیق و متقارن راه رفتن برای تنظیم راه رفتن بیماران، نسبت به تمرین راه رفتن سنتی روی زمین در بهبود توانایی ورزشی موثرتر خواهد بود.علاوه بر این، ما پیش‌بینی کردیم که تمرینات اولیه با کمک ربات پس از سکته مغزی (یعنی تنظیم دینامیکی از سیستم کاهش وزن، تنظیم لحظه‌ای نیروی هدایت، و تمرین فعال و غیرفعال در هر زمان) مفیدتر از تمرین سنتی مبتنی بر اطلاعات ارائه شده به زبان واضحعلاوه بر این، ما همچنین حدس زدیم که تمرین راه رفتن با ربات A3 در وضعیت عمودی، سیستم‌های اسکلتی-عضلانی و عروق مغزی را از طریق ورودی مکرر و دقیق وضعیت راه رفتن فعال می‌کند، در نتیجه هیپرتونی اسپاستیک و هایپررفلکسی را کاهش می‌دهد و باعث بهبودی زودهنگام پس از سکته می‌شود.

یافته های فعلی فرضیه های اولیه ما را به طور کامل تایید نکردند.نمرات FMA نشان داد که هر دو گروه بهبود قابل توجهی را نشان دادند.علاوه بر این، در مرحله اولیه، استفاده از دستگاه رباتیک برای آموزش پارامترهای فضایی راه رفتن منجر به عملکرد قابل توجهی بهتر از آموزش سنتی توانبخشی زمینی شد.پس از آموزش راه رفتن به کمک ربات، بیماران ممکن است نتوانند راه رفتن استاندارد شده را به سرعت و ماهرانه اجرا کنند و پارامترهای زمان و مکان بیماران کمی بیشتر از قبل از آموزش بود (اگرچه این تفاوت معنی دار نبود،P> 0.05)، بدون تفاوت معنی داری در نمرات TUG قبل و بعد از تمرین (P= 0.28).اما صرف نظر از روش، 2 هفته تمرین مداوم هیچ تغییری در پارامترهای زمانی در راه رفتن بیماران یا فرکانس قدم در پارامترهای فضا ایجاد نکرد.

یافته‌های کنونی با برخی گزارش‌های قبلی سازگار است و از این ایده حمایت می‌کند که نقش تجهیزات الکترومکانیکی/ربات هنوز نامشخص است.10].تحقیقات برخی مطالعات قبلی نشان داده است که آموزش راه رفتن رباتیک می‌تواند نقش اولیه‌ای در توانبخشی عصبی داشته باشد، و ورودی حسی صحیح را به عنوان پیش‌فرض انعطاف‌پذیری عصبی و مبنای یادگیری حرکتی، که برای دستیابی به خروجی حرکتی مناسب ضروری است، ارائه دهد.21].بیمارانی که ترکیبی از آموزش راه رفتن با کمک الکتریکی و فیزیوتراپی بعد از سکته مغزی دریافت کردند، در مقایسه با افرادی که فقط تمرین راه رفتن معمولی را دریافت کردند، به خصوص در 3 ماه اول پس از سکته، احتمال بیشتری برای دستیابی به راه رفتن مستقل داشتند.7،14].علاوه بر این، برخی مطالعات نشان داده اند که تکیه بر آموزش روبات ها می تواند راه رفتن بیماران را پس از سکته بهبود بخشد.در مطالعه ای که توسط کیم و همکاران انجام شد، 48 بیمار در مدت 1 سال پس از بیماری به یک گروه درمانی با کمک ربات (0.5 ساعت آموزش ربات + 1 ساعت فیزیوتراپی) و یک گروه درمان معمولی (1.5 ساعت فیزیوتراپی) تقسیم شدند. ، با هر دو گروه 1.5 ساعت درمان در روز.در مقایسه با فیزیوتراپی سنتی به تنهایی، نتایج نشان داد که ترکیب دستگاه‌های روباتیک با فیزیوتراپی از نظر استقلال و تعادل نسبت به درمان معمولی برتری دارد.22].

با این حال، مایر و همکارانش مطالعه‌ای را بر روی 66 بیمار بزرگسال با میانگین 5 هفته پس از سکته مغزی انجام دادند تا تأثیر دو گروه دریافت کننده 8 هفته درمان توانبخشی بستری با تمرکز بر توانایی راه رفتن و توانبخشی راه رفتن (آموزش راه رفتن به کمک ربات و زمین سنتی را ارزیابی کنند. آموزش راه رفتن).گزارش شد که اگرچه برای دستیابی به اثرات مفید تمرین راه رفتن زمان و انرژی لازم بود، اما هر دو روش عملکرد راه رفتن را بهبود بخشید.15].به طور مشابه، دانکن و همکاران.اثرات تمرینات ورزشی زودهنگام (2 ماه پس از شروع سکته مغزی)، تمرینات ورزشی دیرهنگام (6 ماه پس از شروع سکته مغزی)، و یک برنامه ورزشی در خانه (2 ماه پس از شروع سکته مغزی) برای مطالعه دویدن با وزنه پس از سکته مغزی، از جمله بهینه بودن زمان و اثربخشی مداخله توانبخشی مکانیکیمشخص شد که در میان 408 بیمار بزرگسال مبتلا به سکته مغزی (2 ماه پس از سکته مغزی)، تمرینات ورزشی، از جمله استفاده از تمرینات تردمیل برای حمایت از وزن، بهتر از ورزش درمانی انجام شده توسط فیزیوتراپ در خانه نبود.8].هیدلر و همکارانش یک مطالعه RCT چند مرکزی را پیشنهاد کردند که شامل 72 بیمار بزرگسال کمتر از 6 ماه پس از شروع سکته بود.نویسندگان گزارش می دهند که در افراد مبتلا به اختلال راه رفتن متوسط ​​تا شدید پس از سکته مغزی یک طرفه تحت حاد، استفاده از راهبردهای توانبخشی سنتی می تواند به سرعت و فاصله بیشتری روی زمین نسبت به آموزش راه رفتن به کمک ربات (با استفاده از دستگاه های لوکومات) دست یابد.9].در مطالعه ما، از مقایسه بین گروه ها می توان دریافت که به جز تفاوت آماری معنی دار در زاویه انگشت بیرون، در واقع اثر درمانی گروه PT در بیشتر جنبه ها مشابه گروه RT است.به خصوص از نظر عرض راه رفتن، پس از 2 هفته تمرین PT، مقایسه درون گروهی معنی دار است (P= 0.02).این به ما یادآوری می کند که در مراکز آموزشی توانبخشی بدون شرایط آموزش ربات، تمرین راه رفتن با آموزش راه رفتن روی زمین معمولی نیز می تواند به یک اثر درمانی خاص دست یابد.

از نظر پیامدهای بالینی، یافته‌های کنونی به طور آزمایشی پیشنهاد می‌کنند که برای آموزش راه رفتن بالینی برای سکته اولیه، زمانی که عرض راه رفتن بیمار مشکل‌ساز است، آموزش راه رفتن روی زمین باید انتخاب شود.در مقابل، زمانی که پارامترهای فضای بیمار (طول گام، سرعت، و زاویه انگشت پا) یا پارامترهای زمانی (نسبت تقارن فاز ایستادن) مشکل راه رفتن را آشکار می‌کنند، انتخاب آموزش راه رفتن به کمک ربات ممکن است مناسب‌تر باشد.با این حال، محدودیت اصلی کارآزمایی کنترل‌شده تصادفی‌سازی شده فعلی، زمان آموزش نسبتاً کوتاه (2 هفته) بود که نتیجه‌گیری‌هایی را که می‌توان از یافته‌های ما گرفت، محدود می‌کرد.این امکان وجود دارد که تفاوت تمرینات بین دو روش بعد از 4 هفته آشکار شود.محدودیت دوم مربوط به جامعه مورد مطالعه است.مطالعه حاضر با بیماران مبتلا به سکته مغزی تحت حاد با سطوح مختلف شدت انجام شد و ما نتوانستیم بین توانبخشی خود به خودی (به معنی بهبود خود به خودی بدن) و توانبخشی درمانی تمایز قائل شویم.دوره انتخاب (8 هفته) از شروع سکته مغزی نسبتا طولانی بود، احتمالاً شامل تعداد بیش از حد منحنی های مختلف تکامل خود به خود و مقاومت فردی در برابر استرس (تمرین) بود.محدودیت مهم دیگر فقدان نقاط اندازه گیری بلند مدت است (مثلاً 6 ماه یا بیشتر و در حالت ایده آل 1 سال).علاوه بر این، شروع زودهنگام درمان (یعنی RT) ممکن است منجر به تفاوت قابل اندازه‌گیری در نتایج کوتاه‌مدت نشود، حتی اگر در نتایج بلندمدت تفاوتی حاصل شود.

5. نتیجه گیری

این مطالعه اولیه نشان می‌دهد که هم تمرین راه رفتن با کمک ربات A3 و هم تمرین راه رفتن زمینی معمولی می‌توانند تا حدی توانایی راه رفتن بیماران سکته مغزی را در عرض ۲ هفته بهبود بخشند.

قدردانی ها

ما از بنجامین نایت، کارشناسی ارشد، از Liwen Bianji، Edanz Editing China تشکر می کنیم (http://www.liwenbianji.cn/ac)، برای ویرایش متن انگلیسی پیش نویس این دست نوشته.

در دسترس بودن داده ها

مجموعه داده های مورد استفاده در این مطالعه به درخواست معقول از نویسنده مسئول در دسترس است.

تضاد علاقه

نویسندگان اعلام می کنند که هیچ تضاد منافع وجود ندارد.

منابع

1. Benjamin EJ, Blaha MJ, Chiuve SE, et al.به روز رسانی آمار بیماری های قلبی و سکته 2017: گزارشی از انجمن قلب آمریکا.جریان.2017؛ 135 (10): e146–e603.doi: 10.1161/CIR.0000000000000485.[مقاله رایگان PMC] [PubMed] [CrossRef] [Google Scholar]
2. Jorgensen HS، Nakayama H.، Raaschou HO، Olsen TS بازیابی عملکرد راه رفتن در بیماران سکته مغزی: مطالعه سکته مغزی کپنهاگ.آرشیو طب فیزیکی و توانبخشی.1995؛ 76 (1): 27-32.doi: 10.1016/S0003-9993(95)80038-7.[PubMed] [CrossRef] [Google Scholar]
3. Smania N.، Gambarin M.، Tinazzi M.، و همکاران.آیا شاخص های بازیابی بازو با استقلال زندگی روزمره در بیماران مبتلا به سکته مرتبط است؟مجله اروپایی طب فیزیکی و توانبخشی.2009؛ 45 (3): 349-354.[PubMed] [Google Scholar]
4. Picelli A.، Chemello E.، Castellazzi P.، و همکاران.اثرات ترکیبی تحریک جریان مستقیم ترانس کرانیال (tDCS) و تحریک جریان مستقیم نخاعی از طریق پوست (tsDCS) بر آموزش راه رفتن به کمک ربات در بیماران مبتلا به سکته مغزی مزمن: یک کارآزمایی تصادفی کنترل شده دوسوکور.عصب شناسی و علوم اعصاب ترمیمی.2015؛ 33 (3): 357-368.doi: 10.3233/RNN-140474.[PubMed] [CrossRef] [Google Scholar]
5. Colombo G., Joerg M., Schreier R., Dietz V. آموزش تردمیل بیماران پاراپلژیک با استفاده از ارتز روباتیک.مجله تحقیق و توسعه توانبخشی.2000؛ 37 (6): 693-700.[PubMed] [Google Scholar]
6. Kwakkel G.، Kollen BJ، van der Grond J.، Prevo AJ احتمال بازیابی مهارت در اندام فوقانی شل: تأثیر شدت فلج و زمان از شروع در سکته مغزی حاد.سکته.2003؛ 34 (9): 2181-2186.doi: 10.1161/01.STR.0000087172.16305.CD.[PubMed] [CrossRef] [Google Scholar]
7. Morone GPS، Cherubini A.، De Angelis D.، Venturiero V.، Coiro P.، Iosa M. آموزش راه رفتن با کمک ربات برای بیماران سکته مغزی: وضعیت فعلی هنر و دیدگاه های روباتیک.بیماری های عصبی و روانپزشکی و درمان.2017؛ جلد 13: 1303-1311.doi: 10.2147/NDT.S114102.[مقاله رایگان PMC] [PubMed] [CrossRef] [Google Scholar]
8. Duncan PW، Sullivan KJ، Behrman AL، Azen SP، Hayden SK توانبخشی بر روی تردمیل با وزن بدن پس از سکته مغزی.مجله پزشکی نیوانگلند.2011؛ ​​364 (21): 2026-2036.doi: 10.1056/NEJMoa1010790.[مقاله رایگان PMC] [PubMed] [CrossRef] [Google Scholar]
9. Hidler J.، Nichols D.، Pelliccio M.، و همکاران.کارآزمایی بالینی تصادفی چند مرکزی برای ارزیابی اثربخشی Lokomat در سکته مغزی تحت حاد.توانبخشی اعصاب و ترمیم عصبی.2008؛ 23 (1): 5-13.[PubMed] [Google Scholar]
10. Peurala SH، Airaksinen O.، Huuskonen P.، و همکاران.اثرات درمان فشرده با استفاده از مربی راه رفتن یا تمرینات راه رفتن روی زمین در اوایل سکته مغزی.مجله پزشکی توانبخشی.2009؛ 41 (3): 166-173.doi: 10.2340/16501977-0304.[PubMed] [CrossRef] [Google Scholar]
11. Nasreddine ZS, Phillips NA, Bédirian V., et al.ارزیابی شناختی مونترال، MoCA: یک ابزار غربالگری مختصر برای اختلالات شناختی خفیف.مجله انجمن سالمندان آمریکا.2005؛ 53 (4): 695-699.doi: 10.1111/j.1532-5415.2005.53221.x.[PubMed] [CrossRef] [Google Scholar]
12. Gauthier L., Deahault F., Joanette Y. The Bells Test: آزمون کمی و کیفی برای غفلت بصری.مجله بین المللی نوروسایکولوژی بالینی.1989؛ 11:49-54.[Google Scholar]
13. Varalta V.، Picelli A.، Fonte C.، Montemezzi G.، La Marchina E.، Smania N. اثرات آموزش دست با کمک ربات contralesional در بیماران مبتلا به غفلت فضایی یک طرفه به دنبال سکته: مطالعه سری موردی.مجله مهندسی عصبی و توانبخشی.2014؛ 11 (1): ص.160. doi: 10.1186/1743-0003-11-160.[مقاله رایگان PMC] [PubMed] [CrossRef] [Google Scholar]
14. Mehrholz J.، Thomas S.، Werner C.، Kugler J.، Pohl M.، Elsner B. آموزش با کمک الکترومکانیکی برای راه رفتن پس از سکته مغزی.سکته مغزی مجله گردش خون مغزی.2017؛ 48 (8) doi: 10.1161/STROKEAHA.117.018018.[PubMed] [CrossRef] [Google Scholar]
15. Mayr A.، Quirbach E.، Picelli A.، Kofler M.، Saltuari L. بازآموزی اولیه راه رفتن با کمک ربات در بیماران غیر سرپایی مبتلا به سکته مغزی: یک کارآزمایی تصادفی کنترل شده یک سو کور.مجله اروپایی طب فیزیکی و توانبخشی.2018; 54 (6) [PubMed] [Google Scholar]
16. Chang WH، Kim MS، Huh JP، Lee PKW، Kim YH اثرات آموزش راه رفتن به کمک ربات بر آمادگی قلبی ریوی در بیماران سکته مغزی تحت حاد: یک مطالعه تصادفی کنترل شده.توانبخشی اعصاب و ترمیم عصبی.2012؛ 26 (4): 318-324.doi: 10.1177/1545968311408916.[PubMed] [CrossRef] [Google Scholar]
17. لیو ام.، چن جی.، فن دبلیو، و همکاران.اثرات آموزش اصلاح شده نشسته به ایستاده بر کنترل تعادل در بیماران سکته مغزی همی پلژیک: یک کارآزمایی تصادفی کنترل شده.توانبخشی بالینی.2016؛ 30 (7): 627-636.doi: 10.1177/0269215515600505.[PubMed] [CrossRef] [Google Scholar]
18. پترسون KK، Gage WH، Brooks D.، Black SE، McIlroy WE ارزیابی تقارن راه رفتن پس از سکته مغزی: مقایسه روش‌ها و توصیه‌های فعلی برای استانداردسازی.راه رفتن و وضعیت بدن.2010؛ 31 (2): 241-246.doi: 10.1016/j.gaitpost.2009.10.014.[PubMed] [CrossRef] [Google Scholar]
19. Calabrò RS, Naro A., Russo M., et al.شکل دادن به نوروپلاستیسیته با استفاده از اسکلت بیرونی نیرومند در بیماران مبتلا به سکته: یک کارآزمایی بالینی تصادفی شدهمجله مهندسی عصبی و توانبخشی.2018؛ 15 (1): ص.35. doi: 10.1186/s12984-018-0377-8.[مقاله رایگان PMC] [PubMed] [CrossRef] [Google Scholar]
20. Kammen KV، Boonstra AM تفاوت در فعالیت عضلانی و پارامترهای گام زمانی بین راه رفتن هدایت شده Lokomat و راه رفتن روی تردمیل در بیماران همی پارتیک پس از سکته مغزی و واکرهای سالم.مجله مهندسی عصبی و توانبخشی.2017؛ 14 (1): ص.32. doi: 10.1186/s12984-017-0244-z.[مقاله رایگان PMC] [PubMed] [CrossRef] [Google Scholar]
21. Mulder T.، Hochstenbach J. سازگاری و انعطاف پذیری سیستم حرکتی انسان: پیامدهایی برای توانبخشی عصبی.پلاستیک عصبی.2001؛ 8 (1-2): 131-140.doi: 10.1155/NP.2001.131.[مقاله رایگان PMC] [PubMed] [CrossRef] [Google Scholar]
22. Kim J.، Kim DY، Chun MH، و همکاران.اثرات آموزش راه رفتن با کمک ربات (روبات صبحگاهی) برای بیماران پس از سکته: یک کارآزمایی تصادفی کنترل شده.توانبخشی بالینی.2019؛ 33 (3): 516-523.doi: 10.1177/0269215518806563.[PubMed] [CrossRef] [Google Scholar]

 


زمان ارسال: دسامبر-07-2022
چت آنلاین واتس اپ!